افزايش کيفيت زندگي با کنترل فشار خون
پرفشاري خون يکي از بزرگترين مشکلات مزمن بهداشتي جهان است و يکي از عوامل خطر عمده بيماري هاي قلبي عروقي در کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه به شمار مي رود. تحقيقات نشان داده است که ميزان شيوع اين بيماري در همه کشورها از جمله ايران در حال افزايش است.
261105.mp3
افزايش کيفيت زندگي با کنترل فشار خون
به گزارش روابط عمومي دانشکده پزشکي به نقل از وبدا : فشار خون بالا، يک وضعيت پزشکي چند عاملي است که مي تواند سبب تغييرات عملکرد در اندام هاي هدف مانند قلب، مغز، کليه ها و عروق خوني شود و هزينه هاي درماني و مراقبتي بالايي را به خود اختصاص دهد و بار مالي بسيار زيادي را بر کشور تحميل کند.
از نگاهي ديگر، بيماري هاي مزمن نه تنها سلامت جسمي، بلکه سلامت رواني و اجتماعي بيمار را به طور جدي به مخاطره مي اندازند که جدا از پيامدهاي باليني و اقتصادي، مي توانند تاثير قابل توجهي بر کاهش کيفيت زندگي کساني که از اين شرايط رنج مي برند، داشته باشند. از جمله اين بيماريهاي مزمن، مي توان به مبتلايان به فشار خون بالا، اشاره کرد که با شيوه زندگي، سلامت رواني و کيفيت زندگي بيماران ارتباط تنگاتنگي دارد و در صورت عدم کنترل به موقع و مناسب، موجب بروز بيماريهاي مختلف، ايجاد ناتواني قابل توجه، کاهش بهره وري و در نهايت افت کيفيت زندگي در افراد شود.
امروزه يکي از اهداف نظام هاي سلامت کارآمد دنيا، به حداکثر رساندن سطح کيفيت زندگي افراد است به گونه اي که کيفيت را مفهومي ذهني و شخصي تعريف مي کنند که بر پايه رضايت فرد با عواملي که بر رفاه جسمي، رواني، اجتماعي و عملکردي تاثير مي گذارد، بنا مي شود. دولتها ميکوشند تا با به کارگيري خدمات بهداشتي - درماني و شيوههاي نوين درماني، رفاه جسمي، رواني و اجتماعي افراد و جامعه را بيشتر تامين کنند و آثار ابتلا به بيماريها را کاهش دهند.
برخي از بيماري هاي غير واگير همچون پرفشاري خون، از همه رويدادهاي مهم زندگي اثر ميپذيرند و اين رويدادها قادرند، کيفيت زندگي بيماران را تحت تاثير خود قرار دهند، بنابراين هرگونه درمان موفقيت آميز در فشار خون بالا، ميبايست علاوه بر دارودرماني بر نقش عوامل روان شناختي و جامعه شناختي نيز توجه جدي داشته باشد و از اين عوامل براي درمان موفق بيماران استفاده کنند.
از سويي ديگر، دانش بيمار درباره بيماري و نحوه کنترل آن بسيار اثرگذار است. هيچ يک از بيماريها به اندازه فشارخون به مداخله شخصي و سعي و تلاش خود فرد بستگي ندارد. هدف از خودمراقبتي در فرد مبتلا به فشار خون اين است که بيمار قادر باشد با آگاهي و با مشارکت کامل خود در مراقبت از خود کوشا باشد و در اين راه مداومت داشته باشد.
در گام بعدي خودمديريتي است که بايد با مسئوليت پذيري و مشارکت افراد مبتلا به بيماري هاي مزمن در تصميم گيري هاي آگاهانه باليني در به حداقل رساندن تاثير بيماري بر وضعيت عملکردي و پايش و مديريت علايم بيماري براي به حداقل رساندن دفعات و عواقب تشديد بيماري، متعهد بمانند.
صرف نظر از آنکه پويش هاي ملي به عنوان کنش جمعي روي افکار عمومي تاثيرگذار هستند و اگر خوب اجرا شوند منجر به نتايج مطلوبي نيز مي شوند، اجراي آنها مي تواند تلنگري باشد براي افزايش آگاهي مردم، اصلاح سبک زندگي، افزايش سطح کيفيت زندگي که با تعهد به خودمراقبتي و خودمديريتي مردم محقق مي شوند.
: