ميلاد حضرت علي اکبر (ع) و روز جوان مبارک
ميلاد حضرت علي اکبر (ع) و روز جوان مبارک
ولادت حضرت علي اکبر (ع) و روز جوان
روز جوان روزي است که در تقويم کشورهاي مختلف براي جوانان نامگذاري شدهاست.در کشور عزيزمان ايران ?? شعبان ،روز ميلاد حضرت علياکبر فرزند امام حسين (ع) ، بعنوان روز جوان و در کشورهاي ديگر روز ?? آگوست توسط سازمان ملل بعنوان روز جوان در نظر گرفته شدهاست.
روز جواني يا روز جوان
من جوانم. او جوان است. ما جوانيم. يا: من در ميان جوانانم. او در ميان جوانان است. ما در ميان جوانانيم. جوانان در دبيرستان، در دانشگاه. جوانان در بازار، در مسجد. جوانان روي سکوهاي استاديوم. جوانان در مطبوعات، جوانان خواننده مطبوعات. جوانان مخاطب پيام ها، جوانان صادر کننده پيام ها. جوانان در شهر، جوانان در روستا. جوانان اينجا، جوانان آنجا، جوانان همه جا.
امروز روز جوان، فردا روز جوان و هر روز ديگري روز جوان. اعلام يک روز به عنوان روز جوان فقط گريزي است براي خالي نبودن عريضه طولاني عنوان روزها. وگرنه چه روزي را به ياد داري که روز جوان نباشد. کدام سازمان و نهاد و وزارتخانه اي را سراغ داري که با جوان سروکار نداشته باشد. از سياست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و اجتماع، همه چيز در اين کشور آکنده از جوانان است.
در سرزمين جواني، جواني کردن و جوان ماندن سخت است وگرنه هرکسي پس از نوجواني ، لاجرم جواني است برنا. مسئله اين است جواني کردن.
جواني کردن واژه اي است ليز. مثل صابون آب خورده. به دست نيامده از دست مي رود. تيز است مثل تيغ و در کشور ما خيلي صفات ديگر دارد که هر کدام را مي توان در کنار هم قرار داد و نتيجه گرفت. جواني کردن پديده اي است عجيب، پيچيده و تا حدودي ناممکن.
بسياري از والدين و مسئولان و صاحب نظران جواني را مي پسندند که جواني نکند. مثل مردان و زنان سالخورده و ميانسال سنگين رفتار کند.عجله نکند. همه پيش فرض ها و اما و اگرها را در رفتارهايش لحاظ کند. اين نگرش محافظه کارانه به جواني از آنجا ناشي مي شود که مردان جاافتاده و زنان جهان ديده ، حال و حوصله دردسرهاي جواني کردن جوانان را ندارند.
دل و دماغ سرعت و عجله جوانان را ندارند. مي خواهند آنها را به ثبات و رنگ و بوي خودشان در آورند. پيراهن پاره نکرده، مثل آدم هاي هزار تا پيراهن پاره کرده زندگي کنند تا هم خيال خودشان از آينده جوان شان راحت شود و هم به وجود چنين جوانان سنگين و جاافتاده اي افتخار کنند. مسئله امروز جوانان جوان نيست. مسئله همان است که گفتم، جواني کردن است. اگر اين روز جوان با عنوان روز جواني کردن نامگذاري مي شد، ماجرا کلي از اين رو به آن رو مي شد. زيرورو مي شد و به هم مي ريخت، جواني کردن اولين و مهمترين عامل جوان بودن است. داشتن سن جواني که متر و معيار مهمي نيست.
بياييد به واسطه روز جوان بار ديگر به اين موضوع حياتي نگاه کنيم که به عنوان جوان ترين جامعه جهان چقدر فرصت و امکان جواني کردن در شهر و روستا پديد آورده ايم. چقدر روزنه و پنجره براي ديدن. چقدر راه و هدف براي رفتن و رسيدن و چقدر انگيزه و امکان براي ماندن و جواني کردن به وجود آورده ايم. به خيابان ها و کوچه ها، به معابر و چهارراه ها، به استاديوم ها و سکوها به لابه لاي اين جمعيت پياده روها نگاه کنيم و فراموش نکنيم زندگي آن جواني که امروز در تنگناهاي آگاهانه و ناخودآگاه رنگ عصيان و يا هاشور بي خيالي مي خورد، آينده سرزميني است که دوستش داريم.
آن کسي که از جوان توقع ميانسالي و جاافتادگي دارد. آن کسي که جوان را از جواني کردن برحذر مي دارد، آن که نمي داند براي جوان امروز مرز تجمل حرف ها به پايان رسيده و زمان زمان عمل جوانانه براي جوانان است.همه و همه در يک سمفوني کشدار مي نوازند که نامش بي توجهي است.
به مناسبت روز جوان، روز ملي جوان، حداقل اين درخواست را مي توان کرد که بياييد براي يک بار هم که شده تماشا کنيم شهرمان و بگوئيم: کجاست جاي جواني؟