گفتگو با چشم پزشکي که اگر به گذشته برگردد، راديولوژيست مي شود
دکتر مدرس زاده ،فوق تخصص چشم پزشکي : تجويز يک دارو يا حتي يک روش درمان براي همه افرادي که بيماري يکساني دارند، منطقي نيست.
261322.mp3
گفتگو با چشم پزشکي که اگر به گذشته برگردد، راديولوژيست مي شود
ميهمان اين هفته تاريخ شفاهي پس از پايان دوران متوسطه در دبيرستان علوي در سال 1348 به دانشگاه شيراز (پهلوي سابق) راه پيدا مي کند و در سال 1356 به عنوان متخصص چشم فارغ التحصيل مي شود.
در سال 1363 به آمريکا مي رود و دو سال بعد به عنوان پزشک فوق تخصص شبکيه چشم به ايران برمي گردد. در ابتدا عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي مي شود اما بعد از مدتي دعوت دکتر خسروي؛ رييس وقت دانشگاه علوم پزشکي ايران را براي احياي گروه چشم پزشکي در اين دانشگاه مي پذيرد.
در کارنامه 40 ساله وي رياست دانشکده پزشکي از سال 1377 تا سال 1384 به چشم مي خورد و از سال 1388 نيز رياست مرکز تحقيقات چشم پزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران را بر عهده دارد.
دکتر سيد مهدي مدرس زاده در اين گفتگو از وابستگي چشم پزشکي به تجهيزات و تکنولوژي هاي جديد مي گويد و بر اين باور است که دانش پزشکي روز به روز به سمت پزشکي شخصي و مبتني بر ژنتيک افراد پيش مي رود. اين فوق تخصص چشم اگر به گذشته برگردد، راديولوژي را به عنوان تخصص انتخاب مي کند.
آقاي دکتر شما در سال 1367 از دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي به دانشگاه علوم پزشکي ايران آمديد، دليل اين جابجايي چه بود؟
در آن سالها بخش چشم پزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران که در بيمارستان طرفه مستقر بود، سلب اعتبار شده بود. دکتر خسروي؛ رييس وقت دانشگاه براي احياي اين بخش از چند نفر از متخصصان چشم پزشکي از جمله دکتر امين اله نيک اقبالي و بنده دعوت کرد که اين بخش را در بيمارستان حضرت رسول اکرم (ص) راه اندازي کنيم. بخش چشم پزشکي در بدو تاسيس شامل يک اتاق و درمانگاه در ساختمان اميرالمومنين (ع) مجتمع بيمارستاني حضرت رسول (ص) بود که بعدا يک اتاق عمل و تعدادي اتاق به آن اضافه شد. بعد از احداث ساختمان سيدالشهدا (ع) و انتقال بخش چشم پزشکي به آن ساختمان روند توسعه بخش با شتاب بيشتري دنبال شد به طوري که امروز به يکي از سه بخش بزرگ چشم پزشکي در بين دانشگاه هاي علوم پزشکي کشور تبديل شده است.
چه طور شد که رشته چشم پزشکي را براي تخصص انتخاب کرديد؟
دانشجويان پزشکي عمدتا تحت تاثير استادان خود هستند. زماني که در دانشگاه شيراز تحصيل مي کردم دو رشته در آن دانشگاه بيشتر مورد توجه بود، يکي بخش چشم که رياست آن با مرحوم دکتر خدادوست بود و ديگري بخش داخلي که استاداني مثل دکتر رستگار، دکتر اسماعيل بيگي و دکتر صداقت در آن تدريس مي کردند. من تحت تاثير اين دو بخش بودم و به دليل علايق شخصي، چشم پزشکي را انتخاب کردم.
در سال 1363 به آمريکا مي رود و دو سال بعد به عنوان پزشک فوق تخصص شبکيه چشم به ايران برمي گردد. در ابتدا عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي مي شود اما بعد از مدتي دعوت دکتر خسروي؛ رييس وقت دانشگاه علوم پزشکي ايران را براي احياي گروه چشم پزشکي در اين دانشگاه مي پذيرد.
در کارنامه 40 ساله وي رياست دانشکده پزشکي از سال 1377 تا سال 1384 به چشم مي خورد و از سال 1388 نيز رياست مرکز تحقيقات چشم پزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران را بر عهده دارد.
دکتر سيد مهدي مدرس زاده در اين گفتگو از وابستگي چشم پزشکي به تجهيزات و تکنولوژي هاي جديد مي گويد و بر اين باور است که دانش پزشکي روز به روز به سمت پزشکي شخصي و مبتني بر ژنتيک افراد پيش مي رود. اين فوق تخصص چشم اگر به گذشته برگردد، راديولوژي را به عنوان تخصص انتخاب مي کند.
آقاي دکتر شما در سال 1367 از دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي به دانشگاه علوم پزشکي ايران آمديد، دليل اين جابجايي چه بود؟
در آن سالها بخش چشم پزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران که در بيمارستان طرفه مستقر بود، سلب اعتبار شده بود. دکتر خسروي؛ رييس وقت دانشگاه براي احياي اين بخش از چند نفر از متخصصان چشم پزشکي از جمله دکتر امين اله نيک اقبالي و بنده دعوت کرد که اين بخش را در بيمارستان حضرت رسول اکرم (ص) راه اندازي کنيم. بخش چشم پزشکي در بدو تاسيس شامل يک اتاق و درمانگاه در ساختمان اميرالمومنين (ع) مجتمع بيمارستاني حضرت رسول (ص) بود که بعدا يک اتاق عمل و تعدادي اتاق به آن اضافه شد. بعد از احداث ساختمان سيدالشهدا (ع) و انتقال بخش چشم پزشکي به آن ساختمان روند توسعه بخش با شتاب بيشتري دنبال شد به طوري که امروز به يکي از سه بخش بزرگ چشم پزشکي در بين دانشگاه هاي علوم پزشکي کشور تبديل شده است.
چه طور شد که رشته چشم پزشکي را براي تخصص انتخاب کرديد؟
دانشجويان پزشکي عمدتا تحت تاثير استادان خود هستند. زماني که در دانشگاه شيراز تحصيل مي کردم دو رشته در آن دانشگاه بيشتر مورد توجه بود، يکي بخش چشم که رياست آن با مرحوم دکتر خدادوست بود و ديگري بخش داخلي که استاداني مثل دکتر رستگار، دکتر اسماعيل بيگي و دکتر صداقت در آن تدريس مي کردند. من تحت تاثير اين دو بخش بودم و به دليل علايق شخصي، چشم پزشکي را انتخاب کردم.
اگر به گذشته برگرديد باز هم همين رشته را انتخاب مي کنيد؟
اگر به گذشته برمي گردم، راديولوژي را انتخاب مي کردم که ارتباط کمتري با بيماران داشته باشم. مشکل رشته هاي باليني اين است که بيماران پزشک را مي شناسند و اگر بيمارستاني مراجعه کنند و پزشک مورد نظرشان نباشد بر مي گردند؛ لذا شما به عنوان يک پزشک متعهد هستيد که هر روز در محل خدمت حاضر باشيد تا بيماراني که خصوصا از راه دور و شهرستانها به بيمارستان مراجعه کرده اند سرگردان نشوند. در خارج کشور چون مردم به سيستم درماني اعتماد دارند اگر به مرکزي مراجعه کنند و پزشک مورد نظرشان هم نباشد پيش پزشک ديگر در آن مرکز مي روند ولي در اينجا به دليل وابستگي بيمار به شخص پزشک مسووليت و تعهد سنگيني بر عهده پزشک است.
آينده پزشکي را چگونه مي بينيد؟
دانش پزشکي به اين نتيجه رسيده که تجويز يک دارو يا حتي يک روش درمان براي همه افرادي که بيماري يکساني دارند، منطقي نيست. چون به دليل تفاوت ساختار ژنتيک افراد، تاثيرپذيري آنها نسبت به درمان هم متفاوت است. با چنين رويکردي، دانش پزشکي روز به روز به سمت پزشکي شخصي و مبتني بر ژنتيک افراد پيش مي رود.
ديگر اين که هر چه مي گذرد، روش هاي جراحي به حاشيه رفته و تکنيکهاي جديد و غيرتهاجمي جايگزين مي شوند. مثلا براي شيمي درماني تومورهاي چشمي در کودکان يا ملانوماي بدخيم در بزرگسالان به جاي مصرف مقادير زيادي از داروهاي شيمي درماني که عوارض مختلفي هم دارند از يک کتتر خاص با قابليت عبور از رگ ها استفاده مي شود. اين کتتر بسيار ريز، قادر است مقادير کمي از داروي شيمي درماني را از طريق سرخرگ مرکزي شبکيه به محل تومور برساند.
مثال ديگري از جايگزيني موثر تکنيک هاي جديد را در درمان تومورهاي مغزي مي بينيم. قبلا براي برداشتن تومورهايي که وسط مغز ايجاد مي شوند، جمجمه را مي شکافتند و طي عملي بسيار دشوار و پرخطر، تومور را خارج مي کردند ولي در حال حاضر از تجهيزات ليزري خاصي استفاده مي شود که با پرتودهي از طرفين سر، تومور را نابود مي کند و نيازي به هيچ گونه جراحي و شکافتن جمجمه نيست.
آيا اين تکنيک در ايران هم در دسترس هست؟
نمونه اين دستگاه را در مرکز درماني خيريه کامراني داريم که متاسفانه به دليل تحريم ها از کار افتاده است.
اصولا مشکلي که در چشم پزشکي داريم اين است که تا حد زيادي وابسته به تجهيزات و تکنولوژي هاي جديد است و با چراغ قوه و دستگاه هاي قديمي کار زيادي نمي توان براي بيمار کرد. لذا با چند برابر شدن قيمت تجهيزات در سالهاي اخير هزينه تامين داروها و تجهيزات بسيار کمرشکن شده به طوري که از تامين هزينه تعميرات بسياري از تجهيزات هم ناتوانيم و ارايه بسياري از خدمات درماني با خراب شدن دستگاه هاي مربوطه متوقف مي شود.
چرا مطب هاي چشم پزشکي در مقايسه با مطب هاي ديگر شلوغ تر هستند؟ آيا شيوع مشکلات چشمي بالاست يا علت ديگري دارد؟
آينده پزشکي را چگونه مي بينيد؟
دانش پزشکي به اين نتيجه رسيده که تجويز يک دارو يا حتي يک روش درمان براي همه افرادي که بيماري يکساني دارند، منطقي نيست. چون به دليل تفاوت ساختار ژنتيک افراد، تاثيرپذيري آنها نسبت به درمان هم متفاوت است. با چنين رويکردي، دانش پزشکي روز به روز به سمت پزشکي شخصي و مبتني بر ژنتيک افراد پيش مي رود.
ديگر اين که هر چه مي گذرد، روش هاي جراحي به حاشيه رفته و تکنيکهاي جديد و غيرتهاجمي جايگزين مي شوند. مثلا براي شيمي درماني تومورهاي چشمي در کودکان يا ملانوماي بدخيم در بزرگسالان به جاي مصرف مقادير زيادي از داروهاي شيمي درماني که عوارض مختلفي هم دارند از يک کتتر خاص با قابليت عبور از رگ ها استفاده مي شود. اين کتتر بسيار ريز، قادر است مقادير کمي از داروي شيمي درماني را از طريق سرخرگ مرکزي شبکيه به محل تومور برساند.
مثال ديگري از جايگزيني موثر تکنيک هاي جديد را در درمان تومورهاي مغزي مي بينيم. قبلا براي برداشتن تومورهايي که وسط مغز ايجاد مي شوند، جمجمه را مي شکافتند و طي عملي بسيار دشوار و پرخطر، تومور را خارج مي کردند ولي در حال حاضر از تجهيزات ليزري خاصي استفاده مي شود که با پرتودهي از طرفين سر، تومور را نابود مي کند و نيازي به هيچ گونه جراحي و شکافتن جمجمه نيست.
آيا اين تکنيک در ايران هم در دسترس هست؟
نمونه اين دستگاه را در مرکز درماني خيريه کامراني داريم که متاسفانه به دليل تحريم ها از کار افتاده است.
اصولا مشکلي که در چشم پزشکي داريم اين است که تا حد زيادي وابسته به تجهيزات و تکنولوژي هاي جديد است و با چراغ قوه و دستگاه هاي قديمي کار زيادي نمي توان براي بيمار کرد. لذا با چند برابر شدن قيمت تجهيزات در سالهاي اخير هزينه تامين داروها و تجهيزات بسيار کمرشکن شده به طوري که از تامين هزينه تعميرات بسياري از تجهيزات هم ناتوانيم و ارايه بسياري از خدمات درماني با خراب شدن دستگاه هاي مربوطه متوقف مي شود.
چرا مطب هاي چشم پزشکي در مقايسه با مطب هاي ديگر شلوغ تر هستند؟ آيا شيوع مشکلات چشمي بالاست يا علت ديگري دارد؟
چشم بيماري هاي زيادي دارد و عيوب انکساري هم بسيار شايع است به طوري که چشم 40 درصد ژاپني ها و 15 درصد ايرانيها نزديک بين است. بيشترين عمل جراحي که در کل پزشکي انجام مي شود جراحي ليزيک قرنيه است و دومين عمل پرتعداد در کل پزشکي هم عمل آب مرواريد است. علاوه بر اين بيماري هاي داخلي و سيستمي مثل قند هم چشم را درگير ميکند. شيوع ديابت در ايران حدود 10 درصد و در برخي شهرها بالغ بر 15 درصد است که در صورت عدم کنترل بيماري، پرده شبکيه چشم هم دچار مشکل مي شود که براي درمان آن بايد از تزريق داخل چشمي، ليزر يا جراحي شبکيه استفاده کرد.
فشار خون و بالا بودن چربي خون هم باعث مي شود عروق بدن از جمله عروق شبکيه مسدود شوند. بيماري سني ماکولا (نقطه وسط شبکيه که ديد دقيق مرکزي را محقق مي کند) هم با اين که منجر به نابينايي نمي شود. علاوه بر عوامل ژنتيکي، سيگار کشيدن هم تاثير زيادي در تشديد اين بيماري دارد.
يکي از روش هاي جديد درماني که ظاهرا در چند سال اخير ابداع شده تزريق دارو به درون چشم است؛ با توجه به حساسيت بالاي بافت چشم آيا اين قبيل تزريق ها، سلامت چشم را به خطر نمي اندازد؟
ايده تزريق درون چشمي به منظور درمان عفونت هاي چشمي از سال 2005 به طور جدي مورد توجه قرار گرفته است. با اين روش مي توان به جاي تجويز مقادير زيادي دارو به بيمار تا مقدار کمي از آن چشم برسد. با تزريق مقدار بسيار کمي آنتي بيوتيک يا ساير داروها به درون چشم، عفونت آن را برطرف کرد. اتفاقا يکي از نخستين مقالات در اين زمينه در جهان توسط مرکز ما ارائه شده است.
يعني در شرايطي که تکنيک تزريق درون چشمي هنوز تاييد نشده بود شما از اين روش استفاده مي کرديد؟
به هيچ وجه. اين مقاله به پيگيري وضعيت بيماري بر مي گردد که يکي از فلووهاي ما به جاي تزريق داروي کورتوني در کنار چشم بيمار، به اشتباه آن را داخل چشم تزريق کرده بود. پيگيري و کنترل شرايط اين بيمار پس از اشتباه اين همکار نشان داد خوشبختانه اين تزريق نه تنها مشکلي براي چشم فرد ايجاد نکرده که باعث بهبودي وي نيز شده است.
در حال حاضر چه قدر از اين روش استفاده مي شود؟
سالانه 600 تا 800 هزار مورد تزريق داخل چشمي تنها در کشور ما انجام مي شود. اين روش اتفاقا درآمدزايي قابل توجهي دارد و انحصارا توسط پزشکان انجام مي شود.
چگونه است که اين تزريقات به بافت حساس چشم آسيبي نمي زند؟
کره چشم توپر نيست و در وسط آن، ماده اي ژله مانند وجود دارد؛ لذا تزريق درون چشمي که با سرنگ هاي ظريف انجام مي شود، صدمه اي به چشم نمي زند.
احتمالا براي شما جالب خواهد بود که بدانيد شرکتهاي ايراني نسبت به توليد داخل کردن دو قلم از داروهاي پرمصرف در تزريق داخل چشم يعني آوستين و آيليا اقدام کرده اند که با اتمام مطالعات ايمني در فاز مطالعات اثربخشي است. در اين رابطه طرحي براي بررسي اثربخشي دارو در بخش ما و طرحي به صورت چند بخشي در حال اجراست که در صورت موفقيت در اين مطالعات مي توان از واردات اين داروها بي نياز شد.
بحث هاي مختلفي در زمينه تحريم دسترسي ايران به مواد اوليه و اقلام دارويي وارداتي مطرح است. آيا با تحريم هاي اخير در دسترسي به داروهاي چشم پزشکي مشکلي ايجاد شده است؟
دولت آمريکا اعلام کرده که درمان هاي دارويي از شمول تحريم ها خارج است اما مساله اينجاست که تحريم هاي بانکي، انتقال پول را با محدوديتهاي شديد مواجه کرده به طوري که اطلاع دارم شرکتهاي توليدکننده دارو براي خريد مواد اوليه بايد زمان زيادي را صرف انتقال پول از مجاري مختلف کنند تا نياز دو، سه ماه خود را با تاخير زياد تامين کنند و بعد از آن هم بايد براي واردات محموله هاي بعدي همين روند را مجددا دنبال کنند. مشکل به تامين دارو و مواد اوليه دارويي محدود نمي شود و در سالهاي اخير در زمينه تامين کيت هاي آزمايشگاهي هم که در پروژه هاي تحقيقاتي علوم پايه و باليني براي شناسايي ژن ها و پروتئين ها ضرورت دارند، مشکل جدي داريم. محدوديت واردات و افزايش شديد قيمت اين کيت ها و معرف هاي خاص آنها علاوه بر اختلال در روند تحقيقات، روند آموزش و ارايه پايان نامه هاي دانشجويان پيراپزشکي را هم تحت تاثير قرار داده است. در کنار اين محدوديت ها، مشکلات اقتصادي و کاهش منابع مالي دانشگاه ها باعث شده حقوق اعضاي هيات علمي تمام وقت هم به طور کامل پرداخت نشود و بخش قابل توجهي از حق الزحمه ها به عناوين مختلف حذف مي شود. اين مساله باعث شده که همکاران براي جبران کاهش دستمزدها ناچار به ويزيت هر چه بيشتر بيماران بوده و رغبت چنداني به مواجهه با دشواري ها و مشکلات وقتگير تحقيق نداشته باشند.
طرح تحول سلامت که گفته مي شود علاوه بر کمک به بيماران درآمد پزشکان را هم افزايش داده تا چه حد به رفع مشکلات نظام سلامت کمک کرده است؟
با اجراي اين طرح که 93 درصد هزينه هاي درمان توسط بيمه و 7 درصد توسط بيمار پرداخت مي شود درآمد پزشکان بيشتر شده ولي بيمه ها عملا ورشکسته شده اند. در همه کشورهايي که بيمه فراگير دارند محدوديتهايي در استفاده از درمانهاي مختلف وجود دارد تا از درمان هاي غير ضروري و هزينه بر جلوگيري شود. در کشورهاي توسعه يافته براي جلوگيري از درمان غير ضروري ابتدا بيمار بايد به پزشک خانواده مراجعه کند و پس از غربالگري در صورت لزوم به متخصص مربوطه ارجاع داده شود. حتي بعد از درمان فرد هم پرونده پزشکي وي بررسي مي شود تا مشخص شود عمل جراحي وي ضروري بوده يا نه! حتي در قويترين اقتصادهاي دنيا هم اين طور نيست که هر بيمار به دلخواه خود به هر پزشکي که دوست دارد مراجعه و هر درماني که خواست را انجام دهد و پول آن را هم دولت بپردازد.
پس با اين حساب طرح تحول سلامت را از اساس منطقي و به نفع اقتصاد سلامت کشور نمي دانيد؟
طرح تحول سلامت ايده خيرخواهانه اي بود ولي چون بررسي بعد از درمان ندارد، هزينه هاي درماني کشور را به نحو سرسام آوري بالا برده است. القاي نياز و رو آوردن به درمانهاي غيرضروري خصوصا در شرايطي که داروها گران است و تجهيزات لازم وارد نمي شود، چاه ويل درمان را آنچنان عميق کرده که با ريختن تمام درآمد نفتي کشور هم پر نمي شود.
به قول دکتر پزشکيان، هيچ پدر پولداري هم نمي تواند به فرزندش بگويد هر چه قدر خرج کني هزينه اش را ميپردازم. طرح تحول سلامت متاسفانه در عمل اين گونه شد. مثلا همه افراد مسني که از زانودرد شکايت داشتند و اکثرا با فيزيوتراپي قابل درمان بودند تحت جراحي قرار گرفتند و پروتزهاي 15 ميليوني گذاشتند. مشخص است که بيمه ها نمي توانند از عهده هزينه هاي نامحدود درمانهاي غيرضروري
مشخص است که بيمه ها توان پرداخت هزينه هاي نامحدود درمانهاي غيرضروري را ندارند.البته در حال حاضر با ايجاد کميته هايي در هر بيمارستان سعي شده جلوي درمانهاي غيرضروري گرفته شود ولي اين کار زماني انجام گرفته که پولي براي بيمه ها باقي نمانده و بعد از ماه ها تاخير با ماليات 35 درصدي و کسورات ديگر تحت عنوان حق دانشگاه و ... کمتر از 30 درصد حق الزحمه همکاران تمام وقت را به آنها پرداخت ميکنند.
صحبت از درمانهاي غيرضروري شد، ياد عمل هاي عجيب زيبايي افتادم. نظر شما درباره عمل هاي تغيير رنگ چشم که تبليغات زيادي درباره آن ميشود چيست؟ آيا اين اعمال سلامت چشم را به خطر نمي اندازند؟
تغيير رنگ چشم قبلا با روش هاي غيرايمن انجام مي شد اما در روشي که به تازگي متداول شده وسط قرنيه را شکاف مي دهند و ماده رنگي به درون آن تزريق مي شود. با اين حال توصيه ما اين است که دنبال اين قبيل روش هاي تغيير دائم رنگ چشم که بسيار تهاجمي بوده و مقرون به احتياط نيست، نباشيد و در صورت علاقه به تغيير رنگ چشم ترجيحا از لنزهاي رنگي استفاده کنيد.
استاد در پايان اين گفت و گو چه توصيه اي براي جوانهايي که ميخواهند راه شما را ادامه بدهند داريد؟
حجم علوم پزشکي خيلي زياد شده است. توصيه من به دانشجويان پزشکي اين است که از همان سال اول خيلي خوب درس بخوانند تا پزشکي را از اساس درک کنند و از همان دوره دانشجويي رويکرد پژوهشي داشته باشند.
و سخن پاياني؟
اميدوارم مشکلات و نگراني هايي که در زمينه دارو و تجهيزات وجود دارد، برطرف شود.
فشار خون و بالا بودن چربي خون هم باعث مي شود عروق بدن از جمله عروق شبکيه مسدود شوند. بيماري سني ماکولا (نقطه وسط شبکيه که ديد دقيق مرکزي را محقق مي کند) هم با اين که منجر به نابينايي نمي شود. علاوه بر عوامل ژنتيکي، سيگار کشيدن هم تاثير زيادي در تشديد اين بيماري دارد.
يکي از روش هاي جديد درماني که ظاهرا در چند سال اخير ابداع شده تزريق دارو به درون چشم است؛ با توجه به حساسيت بالاي بافت چشم آيا اين قبيل تزريق ها، سلامت چشم را به خطر نمي اندازد؟
ايده تزريق درون چشمي به منظور درمان عفونت هاي چشمي از سال 2005 به طور جدي مورد توجه قرار گرفته است. با اين روش مي توان به جاي تجويز مقادير زيادي دارو به بيمار تا مقدار کمي از آن چشم برسد. با تزريق مقدار بسيار کمي آنتي بيوتيک يا ساير داروها به درون چشم، عفونت آن را برطرف کرد. اتفاقا يکي از نخستين مقالات در اين زمينه در جهان توسط مرکز ما ارائه شده است.
يعني در شرايطي که تکنيک تزريق درون چشمي هنوز تاييد نشده بود شما از اين روش استفاده مي کرديد؟
به هيچ وجه. اين مقاله به پيگيري وضعيت بيماري بر مي گردد که يکي از فلووهاي ما به جاي تزريق داروي کورتوني در کنار چشم بيمار، به اشتباه آن را داخل چشم تزريق کرده بود. پيگيري و کنترل شرايط اين بيمار پس از اشتباه اين همکار نشان داد خوشبختانه اين تزريق نه تنها مشکلي براي چشم فرد ايجاد نکرده که باعث بهبودي وي نيز شده است.
در حال حاضر چه قدر از اين روش استفاده مي شود؟
سالانه 600 تا 800 هزار مورد تزريق داخل چشمي تنها در کشور ما انجام مي شود. اين روش اتفاقا درآمدزايي قابل توجهي دارد و انحصارا توسط پزشکان انجام مي شود.
چگونه است که اين تزريقات به بافت حساس چشم آسيبي نمي زند؟
کره چشم توپر نيست و در وسط آن، ماده اي ژله مانند وجود دارد؛ لذا تزريق درون چشمي که با سرنگ هاي ظريف انجام مي شود، صدمه اي به چشم نمي زند.
احتمالا براي شما جالب خواهد بود که بدانيد شرکتهاي ايراني نسبت به توليد داخل کردن دو قلم از داروهاي پرمصرف در تزريق داخل چشم يعني آوستين و آيليا اقدام کرده اند که با اتمام مطالعات ايمني در فاز مطالعات اثربخشي است. در اين رابطه طرحي براي بررسي اثربخشي دارو در بخش ما و طرحي به صورت چند بخشي در حال اجراست که در صورت موفقيت در اين مطالعات مي توان از واردات اين داروها بي نياز شد.
بحث هاي مختلفي در زمينه تحريم دسترسي ايران به مواد اوليه و اقلام دارويي وارداتي مطرح است. آيا با تحريم هاي اخير در دسترسي به داروهاي چشم پزشکي مشکلي ايجاد شده است؟
دولت آمريکا اعلام کرده که درمان هاي دارويي از شمول تحريم ها خارج است اما مساله اينجاست که تحريم هاي بانکي، انتقال پول را با محدوديتهاي شديد مواجه کرده به طوري که اطلاع دارم شرکتهاي توليدکننده دارو براي خريد مواد اوليه بايد زمان زيادي را صرف انتقال پول از مجاري مختلف کنند تا نياز دو، سه ماه خود را با تاخير زياد تامين کنند و بعد از آن هم بايد براي واردات محموله هاي بعدي همين روند را مجددا دنبال کنند. مشکل به تامين دارو و مواد اوليه دارويي محدود نمي شود و در سالهاي اخير در زمينه تامين کيت هاي آزمايشگاهي هم که در پروژه هاي تحقيقاتي علوم پايه و باليني براي شناسايي ژن ها و پروتئين ها ضرورت دارند، مشکل جدي داريم. محدوديت واردات و افزايش شديد قيمت اين کيت ها و معرف هاي خاص آنها علاوه بر اختلال در روند تحقيقات، روند آموزش و ارايه پايان نامه هاي دانشجويان پيراپزشکي را هم تحت تاثير قرار داده است. در کنار اين محدوديت ها، مشکلات اقتصادي و کاهش منابع مالي دانشگاه ها باعث شده حقوق اعضاي هيات علمي تمام وقت هم به طور کامل پرداخت نشود و بخش قابل توجهي از حق الزحمه ها به عناوين مختلف حذف مي شود. اين مساله باعث شده که همکاران براي جبران کاهش دستمزدها ناچار به ويزيت هر چه بيشتر بيماران بوده و رغبت چنداني به مواجهه با دشواري ها و مشکلات وقتگير تحقيق نداشته باشند.
طرح تحول سلامت که گفته مي شود علاوه بر کمک به بيماران درآمد پزشکان را هم افزايش داده تا چه حد به رفع مشکلات نظام سلامت کمک کرده است؟
با اجراي اين طرح که 93 درصد هزينه هاي درمان توسط بيمه و 7 درصد توسط بيمار پرداخت مي شود درآمد پزشکان بيشتر شده ولي بيمه ها عملا ورشکسته شده اند. در همه کشورهايي که بيمه فراگير دارند محدوديتهايي در استفاده از درمانهاي مختلف وجود دارد تا از درمان هاي غير ضروري و هزينه بر جلوگيري شود. در کشورهاي توسعه يافته براي جلوگيري از درمان غير ضروري ابتدا بيمار بايد به پزشک خانواده مراجعه کند و پس از غربالگري در صورت لزوم به متخصص مربوطه ارجاع داده شود. حتي بعد از درمان فرد هم پرونده پزشکي وي بررسي مي شود تا مشخص شود عمل جراحي وي ضروري بوده يا نه! حتي در قويترين اقتصادهاي دنيا هم اين طور نيست که هر بيمار به دلخواه خود به هر پزشکي که دوست دارد مراجعه و هر درماني که خواست را انجام دهد و پول آن را هم دولت بپردازد.
پس با اين حساب طرح تحول سلامت را از اساس منطقي و به نفع اقتصاد سلامت کشور نمي دانيد؟
طرح تحول سلامت ايده خيرخواهانه اي بود ولي چون بررسي بعد از درمان ندارد، هزينه هاي درماني کشور را به نحو سرسام آوري بالا برده است. القاي نياز و رو آوردن به درمانهاي غيرضروري خصوصا در شرايطي که داروها گران است و تجهيزات لازم وارد نمي شود، چاه ويل درمان را آنچنان عميق کرده که با ريختن تمام درآمد نفتي کشور هم پر نمي شود.
به قول دکتر پزشکيان، هيچ پدر پولداري هم نمي تواند به فرزندش بگويد هر چه قدر خرج کني هزينه اش را ميپردازم. طرح تحول سلامت متاسفانه در عمل اين گونه شد. مثلا همه افراد مسني که از زانودرد شکايت داشتند و اکثرا با فيزيوتراپي قابل درمان بودند تحت جراحي قرار گرفتند و پروتزهاي 15 ميليوني گذاشتند. مشخص است که بيمه ها نمي توانند از عهده هزينه هاي نامحدود درمانهاي غيرضروري
مشخص است که بيمه ها توان پرداخت هزينه هاي نامحدود درمانهاي غيرضروري را ندارند.البته در حال حاضر با ايجاد کميته هايي در هر بيمارستان سعي شده جلوي درمانهاي غيرضروري گرفته شود ولي اين کار زماني انجام گرفته که پولي براي بيمه ها باقي نمانده و بعد از ماه ها تاخير با ماليات 35 درصدي و کسورات ديگر تحت عنوان حق دانشگاه و ... کمتر از 30 درصد حق الزحمه همکاران تمام وقت را به آنها پرداخت ميکنند.
صحبت از درمانهاي غيرضروري شد، ياد عمل هاي عجيب زيبايي افتادم. نظر شما درباره عمل هاي تغيير رنگ چشم که تبليغات زيادي درباره آن ميشود چيست؟ آيا اين اعمال سلامت چشم را به خطر نمي اندازند؟
تغيير رنگ چشم قبلا با روش هاي غيرايمن انجام مي شد اما در روشي که به تازگي متداول شده وسط قرنيه را شکاف مي دهند و ماده رنگي به درون آن تزريق مي شود. با اين حال توصيه ما اين است که دنبال اين قبيل روش هاي تغيير دائم رنگ چشم که بسيار تهاجمي بوده و مقرون به احتياط نيست، نباشيد و در صورت علاقه به تغيير رنگ چشم ترجيحا از لنزهاي رنگي استفاده کنيد.
استاد در پايان اين گفت و گو چه توصيه اي براي جوانهايي که ميخواهند راه شما را ادامه بدهند داريد؟
حجم علوم پزشکي خيلي زياد شده است. توصيه من به دانشجويان پزشکي اين است که از همان سال اول خيلي خوب درس بخوانند تا پزشکي را از اساس درک کنند و از همان دوره دانشجويي رويکرد پژوهشي داشته باشند.
و سخن پاياني؟
اميدوارم مشکلات و نگراني هايي که در زمينه دارو و تجهيزات وجود دارد، برطرف شود.
: